۴۰ هزار عراقی در «الهول» زندگی می‌کنند… نیمی از آنها می‌خواهند به کشور خود بازگردند

  • 3/23/2020
  • 00:00
  • 1
  • 0
  • 0
news-picture

اردوگاه الهول واقع در اقصی نقطه شمال شرقی سوریه، محل زندگی ده‌ها هزار آواره از جمله بخش زیادی از زنان و کودکان عراقی است. برخی با میل و رغبت خود آمده‌اند، تعداد آنها کم است که پس از فرار از زادگاه خود به دلیل کنترل آن توسط سازمان افراطی داعش یا حملات شبه نظامیان الحشد الشعبی طرفدار ایران به اینجا آمده‌اند. برخی از آنها نیز شامل اعضای خانواده‌های ستیزه‌جویان داعش هستند که اکثریت را تشکیل می‌دهند که پس از بازپس‌گیری مناطق تحت سیطره آنها در بهار سال گذشته به اینجا آمده‌اند. اردوگاه الهول در حال حاضر بیش از ۴۰ هزار عراقی را در خود جای داده‌است که حدود ۹ هزار خانواده متشکل از ۶۸ هزار نفر هستند. این اردوگاه زنان و کودکانی را که توسط پدران خود به دلیل رفتن به جبهه‌های جنگ رها شده بودند که در نهایت یا کشته شدند یا اینکه در آخرین دژ سازمان در مارس سال گذشته، در نبرد الباغوز در حومه شهر دیر الزور تسلیم شدند. مردانی که زنده مانده‌اند در پشت میله‌های زندان نگه داشته شده‌اند و سرنوشت آنها مشخص نیست. دولت بغداد نیز علیرغم درخواست مقامات کرد و ایالات متحده از انجام این کار، سرباز زد و از بازگرداندن آنها امتناع ورزید. - خانواده عراقی شیمه که در اواسط دهه پنجم عمر خود به سر می‌برد و از شهر موصل عراق آمده‌است، چگونگی فرار خود در جریان نبردها در زادگاهش در تابستان سال ۲۰۱۵ و اینکه چگونه همسر و پسر بزرگترش که عضو سازمان بودند کشته شدند را بازگو می‌کند. او و بقیه خانواده اش پس از آن به شهر مرزی قائم آواره شدند. بعد از اینکه درگیری‌ها در آنجا شدت گرفت، وارد مناطق سوریه شدند و به روستای ابوحمام، در حومه شمالی دیرالزور سپس هجین، سپس السوسه و الشعفه و در نهایت الباغوز رفتند. در چادر محل اقامت خود که آنها را از هوای سرد و گرمای تابستان بیش از ۴۵ درجه سانتیگراد محافظت نمی‌کند، شروع به روایت داستان خود کرد و در حالی که دستانش را درهم تنیده‌است می‌گوید: "من به همراه سه دخترم از زادگاه خود بیرون زدیم، دو تا از پسرهایم نیز با من مانده‌اند یکی از آنها ۱۰ ساله است و دیگری ۵ ساله است. آنها با من در این چادر زندگی می‌کنند". وی چادر خود را به یک شبه خانه با اثاثیه ای ساده درآورده است، جایی را برای آشپزخانه اختصاص داده و مقداری وسایل، قاشق و فنجان چای گذاشته و بخش دیگری را برای حمام کردن با یک پوشش خاکستری تیره جدا کرده‌است، در حالی که ورودی آن را با گلیم عربی کهنه مفروش کرده و به عنوان سالن خانه خود تبدیل کرده‌است، یک گوشه کوچک را نیز برای قرار دادن نیازهای شخصی و یک کمد که روی آن آرم کمیساریای عالی پناهندگان حک شده در نظر گرفته‌است. دختر بزرگترش خواست که در مورد خودش صحبت کند، او گفت: "من هیفا هستم، ۳۰ ساله، با یک مبارز عضو تشکیلات سازمان ازدواج کرده‌ام و هیچ چیز از او نمی‌دانم، ممکن است او کشته شده باشد، من از او یک فرزند دختر دارم که در باغوز متولد شده و امروز او یک سال و دو ماه دارد".  خواهر سومش به میان حرف او می‌آید و می‌گوید: "من وداد کوچکترین دختر خانواده هستم، با یک مبارز مراکشی ازدواج کردم که دو سال پیش در یک نبردی در هجین کشته شد. وقتی ازدواج کردم، ۱۴ سال داشتم و امروز ۱۷ ساله هستم و یک فرزند دختر یک ساله از او دارم". او ساکت شد و چشمانش پر از اشک. تنها به دخترش نگاه کرد و احساسات پریشان خود را اینگونه ابراز کرد: "نمی‌دانم وقتی بزرگ شد به او چه بگویم: پدرش کی بود؟ چگونه او را کشتند؟ آیا مکان‌هایی که به دلیل نبردهای غافلگیر شده در آنها آواره شده‌ایم را برایش خواهم شمرد؟" در این نقطه بیابانی در سوریه که حدود ۳۰ کیلومتر با مرزهای عراق فاصله دارد، دمای آن از ۴۵ درجه سانتیگراد فراتر می‌رود. این اردوگاه که در دهه نود و قرن گذشته برای پذیرش ۲۰ هزار نفر طراحی شده بود، پس از نبرد الباغوز در سال گذشته، تعداد ساکنان آن به بیش از ۷۰ هزار نفر رسید. - خشم‌ها و پرسش‌ها یک سال پیش، این مکان به یک ظرف بزرگ پر از خشم و سؤالاتی به دنبال پاسخ‌های رضایت بخش تبدیل شد. در این اردوگاه زنان و فرزندان سازمان تروریستی داعش سکونت دارند که همسران و پدران آنها رهایشان کرده‌اند. در وسط بازار، بسیاری از زنان عراقی جمع شده و با صدای بلند فریاد می‌زدند: "همسران ما کجا هستند؟ چرا آنها را آزاد نمی‌کنند؟ چرا دولت بغداد اجازه نمی‌دهد که ما را بازگرداند؟ " سؤالاتی متداول اما بدون جواب. از سال ۲۰۱۶ اردوگاه الهول از عراقی‌ها میزبانی می‌کند. به گفته عدنان العبیدی رئیس شورای اردوگاه الهول ویژه پناهندگان عراقی: "بیش از ۵۰ هزار نفر داوطلبانه تا پایان سال ۲۰۱۸ به عراق بازگشتند. اما از یک سال و نیم پیش، مقامات دولتی در بغداد از پذیرش شهروندان خود که می‌خواستند برگردند امتناع کردند". مدیریت اردوگاه اظهار داشت: بیش از ۲۰ هزار عراقی به دلیل ترس از انتقامجویی الحشد الشعبی می‌خواهند با نظارت سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی بشردوستانه به کشورشان بازگردند. العبیدی گفت که نسخه ای از لیست‌های ثبت شده در دست دولت بغداد است. او گفت: "این اسامی از طریق کمیساریای عالی پناهندگان و صلیب سرخ بین المللی ارسال شده‌است. هر بار، به ما گفته می‌شود که با بازگرداندن پناهندگان موافقت می‌شود، اما به دلایلی که نمی‌دانیم به حالت تعلیق در می‌آید". تا آنجا که چشم می‌بیند، ردیف چادرها با آرم UNHCR چیده شدند. بادهای خشک، گرد و غبار، توده‌های زباله و تلنبار پسماندها اردوگاه را محاصره کرده‌است، مخازن آب قرمزرنگ آب ساکنان اردوگاه را تأمین می‌کنند. ICRC علاوه بر ساخت آشپزخانه در هر بخش، این مخازن را همراه با توالت و حمام تهیه کرده‌است. عایشه سی ساله، چادر خود را به یک فروشگاه پوشاک و لوازم آرایشی تبدیل کرده‌است. اکثر ساکنان اردوگاه، به ویژه زنان و دختران تنها با لباسهایی که بر تن داشتند گریختند. این خانم اهل شهر قائم عراق است و به همراه همسرش که عضو این سازمان بود سوریه گریخت. او که شوهرش یک سال پیش در نبردهای دیرالزور کشته شد، گفت: «من لباسهای رنگارنگ و گلدوزی شده می‌فروشم. ما قبلاً (در زمان داعش) رؤیای پوشیدن این لباس‌ها را داشتیم، زیرا آنها ما را مجبور به پوشیدن لباس‌های سیاه می‌کردند، آنها حتی بر روی دیوارهای شهر می‌نوشتند که به آنچه آنها "لباس مجاز" می‌خوانند، پایبند باشیم. روی هر طناب یا حصار چادری، ترکیبی از رنگهای روشن به غیر از سیاه را مشاهده می‌کنید که همه زنان و دختران ساکن در این مکان آنها پوشیده بودند: صورتی، آبی، قرمز، سبز و زرد، رنگ لباس‌های شسته شده لباس مجلسی، لباس خواب، پیراهن و جوراب کودکان هستند. اما خدیجه (۲۸ ساله) که اهل شهر الحدیثه عراق است، دو سال پیش وارد اردوگاه شده‌است. با وجود حضور او و خانواده اش در چادری مشترک آنهم فاقد حداقل ضروریات زندگی، هنگام صحبت کردن احساس رضایت روی صورتش مشهود است: "من در جهنم زندگی می‌کردم، روبروی خانه من، مقر سازمان قرار داشت، من روزانه افراد داعشی را تماشا می‌کردم، ناله‌ها شکنجه شونده‌ها و فریادهای شکنجه گران را می‌شنیدم." او در حال حاضر اما در انتظار بازگشت به کشور خود است و می‌افزاید: "من به همراه همسر و فرزندانم از این سازمان فرار کردیم و ترجیح می‌دهیم زیر این چادر زندگی کنیم تا تحت حکومت (داعش)، یا به کشوری برگردیم که تحت کنترل شبه نظامیان فرقه ای و شیعی باشد". مدیر اردوگاه ماجده امین در گفتگو با «الشرق الاوسط» از هماهنگی دیپلماتیک در سطح بالا بین "خودمختاری - شمال شرقی" سوریه و دولت عراق خبر می‌دهد، جایی که هیئت‌های رسمی از منطقه بازدید و امور پناهندگان را بررسی کردند و قول دادند به وضعیت پناهندگان عراقی در اردوگاه‌های سوریه و بازگشت آنها تحت نظارت کمیساریای عالی پناهندگان رسیدگی کنند. وی گفت: «از ابتدای سال گذشته بازگشت عراقی‌هایی که می‌خواهند به کشور خود بازگردند به دلایل مربوط به طرف عراقی متوقف شده‌است. ما لیست کسانی را که مایل به بازگشت هستند را تحویل دادیم اما ماه‌ها منتظر تأیید هستیم که فعلاً بدون نتیجه است". مدیر اردوگاه، اوضاع اردوگاه الهول را "بسیار دشوار و فاجعه بار" توصیف کرد، زیرا ده‌ها هزار نفر به کمک واقعی احتیاج دارند، زیرا بیشتر آنها در معرض قساوت قرار گرفتند، همچنین شاهد جنگ و صحنه‌هایی از مرگ غیرقابل توصیف و رنج جسمی و روانی بودند. وی اظهار داشت که این عراقی‌ها به "امنیت، پناهگاه، غذا، مراقبت‌های بهداشتی" نیاز دارند، زیرا اردوگاه فاقد مراکز و مؤسسات آموزشی و تفریحی است. با قابلیت‌های ساده. ما یک پارکی را افتتاح کرده‌ایم تا به عنوان یک تنفس برای این خانواده‌ها و کودکانی که فاقد اساسی‌ترین نیازهای زندگی هستند، باشد". عزو عناد شصت ساله و همسر و اعضای خانواده وی در انتظار برقراری ثبات در مناطق خود و نگاه دولت عراق هستند. این خانواده از منطقه کوهستانی سنجار (شمال عراق) به اینجا آمده‌است، منطقه آنها توسط چندین گروه نظامی از جمله دولت مرکزی در بغداد اداره می‌شود. وی گفت: "ما از تابستان سال ۲۰۱۷ در اینجا زندگی می‌کنیم و تا زمانی که امنیت در آنجا برقرار نباشد نمی‌خواهیم برگردیم". در بازار اردوگاه غرفه‌ها و مغازه‌های پرطرفداری وجود دارد که همه چیز عرضه می‌کنند، از مواد غذایی و آرایشی، تا رستوران‌های کبابی. صاحبان مغازه‌ها عراقی یا سوری هستند و صدای کودکان و زنانی که به چند لهجه صحبت می‌کنند از هر طرف شنیده می‌شود.

مشاركة :