سفر نخست وزیر ژاپن شینزو آبه به تهران که قرار است پس فردا صورت گیرد، نشانه برجستهای در تلاشهای طاقت فرسا برای کاهش تنش در بحران ایران-امریکاست. به دلایل زیادی این دیدار ویژگیهایی دارد. این نخستین دیدار نخست وزیر ژاپن از ایران پس از انقلاب سال 1979 است. این دیدار با تشویق کاملا واضح امریکا و پذیرش صریح ایران، نشان دهنده قرار ملاقات مسافر با رهبر علی خامنهای گوینده حرف آخر در ترسیم گزینههای بزرگ ایرانی است. مواضعی که در مرحله اعلام امکان مذاکرات گرفته میشوند، بخشی از خود مذاکرهاند. جای تعجب نیست که با نشانههای متناقض همراه باشند. بازی مذاکرات سخت و پیچیده است و تحریف در این مراحل حضور خواهد داشت. سرپوش گذاشتن برنقطههای ضعف با استفاده از موضعگیریهای تند و سقفهای بلند روشی سنتی برای آمادگی در مذاکره و یادآوری برگههاست. و ایران تجربهای طولانی در این مسئله دارد چرا که در چهار دهه گذشته یک در روابط پیچیده و بغرنج به خصوص با کشورهای غربی و قبل از همه ایالات متحده است. در حلقههای دیپلماتیک زمزمههایی وجود دارد از اینکه ایران ناچار است مقداری نرمش نشان دهد اگر واقعا خواهان کوتاه کردن عمر بحران و بیرون رفتن از «تحریمهای دردناک» است که آثار آنها براقتصاد و زندگی روزانه شهروندان بسیار روشن نمایان شده است. دیپلماتها میگویند، تهران شاید آمادگی داشته باشد در مسائلی معین مانند حمل اسلحه کشتار جمعی، یعنی درباره برد موشکهای بالستیک، مقداری نرمش نشان دهد. این گروه براین نظرند که ایران همیشه نشان داده علاقمند به حفظ روابط با کشوری در جایگاه اقتصادی و تکنولوژیک ژاپن بوده است، شاید از اتخاذ موضع قاطع و نهایی طفره برود که به شکست این دیدار و تقویت موضع تندروهای دولت امریکا منجر بشود. در مقابل توکیو توجه زیادی به این نشان میدهد که نتیجهای کسب کند، چیزی شبیه روزنهای در دیوار بحران کنونی. این موضع را میتوان در پرتو اهمیتی فهمید که توکیو برای حفظ ثبات در منطقه خاورمیانه قایل است که 90 در واردات انرژی آن را تشکیل میدهد. ثبات در خاورمیانه بند ثابت تعامل توکیو با منطقه است. ژاپن با چین در این خواسته به نقطه تلاقی میرسند، کشوری که خود این ثبات را برای اقتصادش حیاتی میبیند. میتوان گفت، آبه و علیرغم ویژگی بسیار پیچیده بحران نقطهای را مییابد تا جستوجو را از آن شروع کرد. واشنگتن پس از گامهای نظامی که در منطقه برداشت، اصرار دارد اعلام کند به دنبال جنگ نیست و گزینه مذاکراه را ترجیح میدهد اگر ایران جدیت لازم را نشان بدهد. علاقهای به تغییر نظام ندارد بلکه میخواهد رفتارش را تغییر دهد. تهران نیز اعلام کرد، خواهان جنگ نیست و او خوب میداند رویارویی مستقیم با ماشین جنگی امریکا چه هزینههایی خواهد داشت. برخی کارشناسان براین نظرند که دست ایران برای انجام گزینه مزاحمتهای کوچک یا زدن ضربههای نیابتی در بحران کنونی باز نیست. گزینه شروع جنگ جایگزین در منطقه بسیار سخت به نظرمیرسد و خود دلیلی میشود براینکه وقتی امریکا ایران را به تحریک بازوهایش در منطقه متهم میکند ریشه در واقعیت دارد. چهار روز پیش از رسیدن آبه، شورای امنیت ملی ایران آنچه را که موفقیت این مسافر میداند تعیین کرد. سخنگوی این شورا، کیوان خسروی گفت« بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای و جبران خسارتهای ایران و برداشتن تحریمهای بینالمللی که واشنگتن اعمال کرد، شاید بتواند ضامن موفقیت باشد». خسروی در همین حال از روابط میان تهران و توکیو تمجید کرد. او گفت این روابط« در بسیاری از اوقات شاهد مسیری متوازن بوده است» و اینکه « روش ژاپن در سیاست خارجی به طور اساسی از اصول قانونی و سیاسی که جامعه جهانی دنبال میکند پیروی میکند و از تندروی و کندروی متأثر نمیشود». اگر بخش آخر این سخنان تأیید کننده توجه به کانال ژاپنی است، سخن گفتن از شرطهای موفقیت دیدار در باب سقفهای بلند گنجانده میشود. اگر واشنگتن آماده بازگشت به توافق هستهای بود اصلا بحرانی وجود نداشت. سخنان سخنگوی شورای امنیت ملی همزمان شد با سخنان وزیر نفت ایران بیژن زنگنه که آنجا به «بلوغ/رسیدن» ایالات متحده به مرحله پختگی در وضع تحریمهای هوشمند علیه کشورش اعتراف میکند. او گفت تحریمهای امریکایی نسبت به تحریمهای گذشته«متفاوت و مؤثر» است. او تأکید کرد که وزارتش برای دور زدن تحریمهای امریکایی «تقلا میکند» و شرایط کنونی را پشت سرخواهد گذاشت. او اعتراف کرد دردناک بودن تحریمها به نفت محدود نشده بلکه بر بخشهای حمل و نقل دریایی و بانکها شدیدتر شده است. در راستای جنگل اشارههای رسیده از تهران و شامگاه دیدار وزیر خارجه آلمان هایکو ماس، وزیر خارجه محمد جواد ظریف لحن خود را علیه اروپاییها تند کرد و از آنها خواست روابط تجاری خودشان با کشورش را عادی کنند و آنها را به عواقبی تهدید کرد اگر چنین نکنند. رئیس مجلس علی لاریجانی نیز به سخنان ایمانوئل مکرون دردیدار با همتای امریکایی خود واکنش نشان داد و آنها را «شرم آور» خواند. مکرون از ضرورت رسیدن به «یقین کامل در طولانی مدت از محدود سازی فعالیت بالستیک ایران و مهار منطقهای ایران» سخن گفته بود. شاید جمله اخیر مکرون مشکل و کلید باشد. دونالد ترامپ با خروج از توافق هستهای و وضع تحریمهای بی سابقه علیه ایران، مسئلهای را که تهران موفق شده بود آن را بیرون از مذاکرات با دولت باراک اوباما نگه دارد، به جای خود برگرداند و آن مسئله نقش منطقهای و موشکهای بالستیک است. برخی هم میگویند ظریف به همتای امریکایی خود در دوره مذاکرات که به امضای توافق هستهای منتهی شد، اشارهای داده بود که مسئله موشکها و نقش منطقهای درآینده قابل بررسی است. اما رهبر پس از امضای توافق با شتاب بر این در قفل زد. در میان شک و شبهههای عمیق میان دو طرف بحران و تناقض پیامها و اشارهها، آبه به تهران میرسد به این امید که از داغی بحران بکاهد و روزنهای در دیوار باز کند. گزینههای روبه روی ایران چندان آسان نیستند. انتظار پایان دوره ترامپ گزینه تضمین شدهای نیست به خصوص در سایه گزندگی تحریمها و احتمال پیروزیاش در دور دوم ریاست جمهوری.
مشاركة :